هزاران هزار مرتبه
هزاران هزار حادثه را زیر و رو می کنم.....
تو از پشت کدامین حادثه بر آمدی؟
که چنین روشنم می داری!
از بطن کدامین گیاه باکره رستی؟
که چنین سایه سار عصمتم را به آتش می کشی!
هرچه می کنم....
هر چه می کاوم...
هر چه می جویم...
هیچ حادثه ای را یارای پوشاندن تو نیست
تو خود بزرگترین رویداد تمام دورانهایی
که یک بار
-فقط یکبار رخ دادی
و چنان ویرانم کردی
که هیچ آفتابی را توان سبز کردنم نیست......