پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
قطره قطره غزل
نوشته شده در یک شنبه 13 ارديبهشت 1394
بازدید : 631
نویسنده : محمود عمیدی

وقتی

تیغ برکشی به کشتنم

وقتی رگم را به نیشتر بزنی

وقتی خونم را بریزی

قطره قطره غزل می چکم برای سرودنت....

 

-------------------------------------------------------------

از این سان که شعر در من جاری است

در عجبم

چرا مرابا خود نبرده است؟

این منم هنوز نشسته

وشعر از من عبور می کند

تو درمن جریان داری....

تو از من نمی گذری

در درونم جریان داری...

شعر مرا کجا ببرد بی تو...

----------------------------------------

حلول می کند

در من غزلی

وقتی تو در من طلوع می کنی

من لحظه لحظه غزل می شوم

تو لحظه لحظه سپده دمان...

 


:: موضوعات مرتبط: شعر نو , سپید , ,



تاریکی چشمانت
نوشته شده در پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394
بازدید : 600
نویسنده : محمود عمیدی

تاریکی که ترس ندارد

هر چه عمیقتر باشد

درکش لذت بخشتر است

من روزی هزار بار در زلف تو گم می شوم...

روزی ده هزاربرا در چشمانت..

تارکی ترس ندارد

من وقتی در چشمت می نگرم اما

دستو پایم.......

دلم میلرزد..

تاریکی که ترس ندارد....


:: موضوعات مرتبط: شعر نو , سپید , ,
:: برچسب‌ها: تاریکی" چشمانت" ,



اقتصاد
نوشته شده در یک شنبه 6 ارديبهشت 1394
بازدید : 625
نویسنده : محمود عمیدی

من

از اقتصاد هیچ نمی دانم

تو

سبزترین رویای این باغی

ومن

سوخته ترین تنه ی پاییز برده.....

بیهوده تو را لایق تکیه دادن بر تنه ی سوخته ام می پندارم

من از اقتصاد چیزی نمی دانم

وقتی چشمانت را وا میکنی

و من مقابلت می ایستم

مشهود است....

 


:: موضوعات مرتبط: شعر نو , سپید , ,