مسیح!
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
مسیح!
نوشته شده در چهار شنبه 16 تير 1395
بازدید : 583
نویسنده : محمود عمیدی

اینک من!

اینک گریه

اینک تو

اینک خنده!

مسیح نیستم که در جلجتای چشمانت به صلیبم کشیده باشی

موسی نیستم حتی

که به اژدهایی تمام افسونهایت را ببلعم!

چوپانی ساده انگارم

ساده چون زلال رود ی جاری بر گونه ی سنگی کوهی بی سبزه و درخت

آنک من!

آنک خنده

آنک تو آنک خنده!

در من رودی بر میخیزد

وقتی که فرعونت

موساوارم پی  میکند

در من رودی بر می خیزد

و من عصایم را گم می کنم

وقتی تو فرعون می شوی

چوپانی ساده می شوم تا به پایت بیافتم

تا ....

اینک من

اینک رودی که بر میخیزد

اینک تو

اینک دمی عیسوی

که شفا نمی دهد

دچار می کند! دچار......

محمود عمیدی

16تیر 95




:: موضوعات مرتبط: شعر نو , سپید , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: